برای خواندن سریع هر بخش، روی عنوان آن کلیک کنید
تعریف مارکتینگ اتومیشن (اتوماسیون بازاریابی)
تمام کسب و کارها یک هدف مشابه را دنبال میکنند: درآمد بیشتر و رشد سریعتر با هزینه کمتر. اما بسیاری از شرکتها در تلاش هستند تا افراد، فرآیندها و فناوری خود را برای دستیابی به این اهداف هماهنگ کنند.
مارکتینگ اتومیشن و یا همان اتوماسیون بازاریابی این مشکل را حل میکند. در واقع مارکتینگ اتومیشن شرکتها را قادر میسازد تا وظایف و کارهای تکراری برای بازاریابی را سادهتر و به صورت اتوماسیون عملی کنند تا بتوانند بازده عملیاتی را افزایش داده و درآمد را سریعتر رشد دهند.
این فناوری بهگونهای طراحی شده است که به سازمانها اجازه میدهد تا به طور مؤثرتری در کانالهای متعدد بازاریابی کرده و وظایف تکراری را به صورت خودکار انجام دهند. مارکتینگ اتومیشن بسیاری از شیوههای بازاریابی مدرن، از جمله تولید سرنخ، تقسیمبندی، بازاریابی رابطهای، فروش متقابل و افزایش فروش، ابقاء سرمایه، اندازهگیری بازگشت سرمایه ROI و بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری را ممکن میسازد.
جان مک تیگ، یکی از موفقترین کارشناسان بازاریابی، میگوید: «بدون استفاده از مارکتینگ اتومیشن، شما فقط حدس میزنید و امیدوار هستید که مردم طعمه را بگیرند و آماده خرید محصولات شما شوند». او میگوید: «آمار نشان میدهد که خریداران این کار را انجام نمیدهند.»
در واقع خریداران میخواهند با شیوه خودشان یاد بگیرند و زمانی که به اطلاعات بیشتری نیاز دارند یا آماده خرید هستند، به محصول و خدمات دسترسی داشته باشند. استراتژی مارکتینگ اتومیشن در صورتی که به خوبی طراحی شده باشد، این فرآیند را به واقعیت تبدیل میکند.
بر اساس پیشبینی فناوری اتوماسیون بازاریابی فورستر (Forrester) در سالهای 2017 تا 2023، مارکتینگ اتومیشن یکی از سریعترین فناوریهای در حال رشد خواهد بود. ابزارهای مارکتینگ اتومیشن در ابتدا برای شرکتهای بزرگ مورد استفاده قرار میگرفتند ولی امروزه برای مشاغل کوچک و متوسط مقیاسپذیرتر شدهاند. جای تعجب نیست که مارکتینگ اتومیشن دیگر یک چیز خوب نیست، بلکه یک امر ضروری است.
انتظار میرود که فناوری اتوماسیون بازاریابی (CAGR)، نرخ رشد سالانه ترکیبی 14% را طی پنج سال آینده نشان دهد. بالاترین رشد برای پلتفرمهای «اتوماسیون بازاریابی از طریق کانال» میباشد که به 25 درصد در سال خواهد رسید و پلتفرمهای «اتوماسیون فروش به درآمد» با 19.4 درصد در رتبه دوم قرار میگیرند.
مهمترین مزایای استفاده از مارکتینگ اتومیشن
خوب همانطور که تا الان گفتیم مارکتینگ اتومیشن یک راه کلی برای کاهش هزینههای بازاریابی و بالا بردن بازدهی آن، از طریق اتوماتیک انجام دادن کارهای تکراری است. اما چگونه میتوان از مارکتینگ اتومیشن نهایت استفاده را برد و مزیت استفاده از آن چیست؟
1- صرفهجویی در وقت و هزینه
بازاریابی از طریق ایمیل یکی از روشهای تبلیغات بسیار کاربردی است. بسیاری از شرکتهای بزرگ آفرها و تخفیفات ویژه را از طریق ایمیل به مشتریان خود ارسال میکنند. بدیهی است که این ایمیلهای تکراری با کمک مارکتینگ اتومیشن ارسال میشود.
نیازی که گفتن نیست که اگر قرار باشد این ایمیلها به صورت دستی ارسال شوند، تا چه اندازه وقتگیر است و نیاز به استخدام یک فرد برای ارسال این ایمیلها وجود دارد.
2- تعامل با مشتریان
فرض کنید شما از شرکت تارت یک کانسیلر خریداری کردهاید. شرکت تارت ایمیل و شماره تماس شما را دریافت میکند و در سیستم ثبت میکند. زمانی که کانسیلرهای تارت تخفیف ویژه داشته باشند، به صورت اتوماتیک برای شما یک ایمیل و پیام از سمت شرکت تارت ارسال میشود. خوب این به معنای تعامل با مشتری است.
مشتری میبیند که خرید او برای شرکت مهم بوده است. شکلگیری رابطه مشتری و برند با کمک مارکتینگ اتومیشن بسیار راحتتر خواهد بود.
اما یک سؤال اینجا پیش میآید. اگر مشتریان از ارسال این پیامها و ایمیلها ناراضی باشند چطور؟ اگر با ارسال این پیامها برای آنها احساس مزاحمت ایجاد شود و این نوع بازاریابی برعکس عمل کند، آن وقت باید چه کار کرد؟
خیلی ساده است. آنهای پیامها میتوانید یک گزینه قرار دهید که در صورتی که مشتری مایل به دریافت این پیامها نیز اعلام کند. برای مثال انتهای اس ام اس تبلیغاتی این پیام درج میشود، «در صورتی که مایل نیستید پیامهای حاوی اطلاعات تخفیفها و جشنوارهها را دریافت کنید، لطفاً عدد 1 را به همین شماره ارسال کنید». اگر مشتری مایل به دریافت این پیامهای تبلیغاتی نباشد، با ارسال این پیام از شما میخواهد که ارسال این پیامها برای او را متوقف کنید.
تمامی این مراحل به صورت اتوماتیک و بدون دخالت نیروی انسانی انجام میشود و این یکی از مهمترین مزایای مارکتینگ اتومیشن است که روابط برند و مخاطبان را در بهترین حالت ممکن شکل میدهد.
3- زمانبندی کردن تبلیغات
یکی از مهمترین ابزاری که در مارکتینگ اتومیشن مورد استفاده قرار میگیرد، زمانبندی خودکار تبلیغات است. پستهایی که در شبکههای اجتماعی قرار میدهید، ارسال ایمیلهای تبلیغاتی و … را میتوان با کمک ابزارهای هوشمند در مارکتینگ اتومیشن به صورت دقیق زمانبندی کرد.
4- ریتارگتینگ
پیامها و ایمیلهایی که در جهت ریتارگتینگ و بازگشت مجدد مشتریان انجام میشود، از قویترین ابزار مربوط به مارکتینگ اتومیشن هستند. قبل از اینکه توضیح دهیم چگونه با کمک مارکتینگ اتومیشن میتوان بازاریابی ریتارگتینگ را انجام داد، ابتدا در مورد چگونگی ریتارگتینگ توضیحاتی را ارائه میکنیم.
آمارها نشان میدهند که تنها یک درصد افرادی که به سایت شما مراجعه میکنند، از شما خرید میکنند. خوب تکلیف آن یک درصد که مشخص است. ریتارگتینگ آن 99 درصد باقیمانده را مورد هدف قرار میدهد.
فرض کنید به سایت نایک مراجعه میکنید و یک کفش 100 دلاری را نگاه میکنید ولی آن را نمیخرید. سایت نایک شما را شناسایی میکند و چند روز بعد در حالی که از سایت دیگری که هیچ ربطی به نایک ندارد بازدید میکنید، یک آگهی تبلیغ کفشی که دیدهاید با چند درصد تخفیف به شما نشان میدهد. در این حالت امکان اینکه شما وسوسه شوید و مجدداً برای خرید به سایت نایک مراجعه کنید، بسیار زیاد است.
خوب حالا نقش مارکتینگ اتومیشن در ریتارگتینگ چیست؟ مارکتینگ اتومیشن تمام این فرآیند را به صورت اتوماتیک برای شما انجام میدهد.
5- کمک به برنامهریزی برای بهبود استراتژی بازاریابی
پلتفرمهایی که مارکتینگ اتومیشن را ارائه میدهند، نمودارها و دادههای مربوط به بازاریابی محصولات و خدمات شما را نیز ارائه میدهند. با کمک این دادهها میتوانید برنامهریزی و استراتژی بازاریابی خود را تا حد زیادی افزایش دهید.
استراتژی مارکتینگ اتومیشن
خوب تا اینجای کار مزایای مارکتینگ اتومیشن گفتیم و تأثیر مثبت آن بر فرآیند بازاریابی را توضیح دادیم. اما آیا بدون داشتن یک استراتژی دقیق و برنامهریزی شده، مارکتینگ اتومیشن همیشه همینقدر پر بازده و مثبت خواهد بود؟ قطعاً خیر!
قبل از اینکه شروع کنید باید برنامه مسیر را به صورت دقیق و بر اساس دادههای دقیق و درست، مشخص کنید. فرقی نمیکند که کسب و کار شما چیست و یا خدماتی که به مشتریان ارائه میدهید در کدام دسته قرار میگیرد. در هر صورت برای رسیدن به حداکثر بازدهی مارکتینگ اتومیشن باید استراتژی متناسب با کسب و کارتان را پیش بگیرید.
برای داشتن یک استراتژی فوقالعاده برای مارکتینگ اتومیشن مراحل زیر را با حوصله و در یک جلسه تیمی با دیگر اعضای گروه طی کنید.
1- اهداف بازاریابی را به صورت دقیق مشخص کنید.
هدف خود را از فرآیند بازاریابی مشخص کنید. آیا بازاریابی برای افزایش فروش است، و یا معرفی یک محصول جدید؟ و یا حتی برای معرفی برندتان به بازار جهانی؟
وقتی هدف شما به صورت دقیق مشخص نباشد چگونه میخواهید ابزار لازم برای رسیدن به هدفتان را مشخص کنید. پس در همین ابتدای کار باید هدفتان از انجام فرآیند بازاریابی را مشخص کنید تا پس از آن بررسی کنیم که مارکتینگ اتومیشن کجای این فرآیند قرار میگیرد و چگونه به ارتقاء فرآیند بازاریابی برای رسیدن به هدف کمک میکند.
2- برنامهریزی مسیر را انجام دهید.
نقشهی راه شما باید به صورت دقیق مشخص باشد. بر اساس هدفتان باید تعیین کنید که ابتدا در کدام زمینه بازاریابی را انجام میدهید. اگر هدف معرفی محصول جدید است، قبل از شروع فرآیند بازاریابی باید آمادگی لازم را فراهم کرده باشید. بازه زمانی بازاریابی و انتظاری که از آن دارید تا به مرحله بعد بروید باید به صورت دقیق در پلن مسیر شما مشخص شده باشد.
3- کمپینهای تبلیغاتی را مشخص کنید.
در این مرحله باید کمپینهای تبلیغاتی برای رسیدن به هدفتان را مشخص کنید. این کمپینها میتوانند به صورت همزمان و یا یکی پس از دیگری اجرا شوند.
با توجه به بودجه و زمانی که برای بازاریابی مشخص کردهاید کمپینهای تبلیغاتی را تعیین میکنید و پس از آن برای بهبود عملکرد این کمپینها میتوانید مارکتینگ اتومیشن را به کار بگیرید.
4- نتایج را بررسی و استراتژی را بهبود ببخشید.
پس از اجرای کمپینهای بازاریابی و دیدن نتایج، برای بهبود فرآیند و بازدهی بیشتر مجدداً فرآیند بازاریابی را مرور کنید. میتوانید اشتباهات را ببینید و بر اساس آن برنامه مسیر را اصلاح کنید.
سگمنت بندی مخاطبان در استفاده از مارکتینگ اتومیشن
مشتری نباید متوجه این موضوع شود که پیامی که برای او ارسال شده است، از طریق یک ماشین بوده است. پیامهای شخصی سازی شده به مراتب تأثیر بیشتری روی مخاطب دارند. بنابراین سعی کنید تا حد امکان پیامها را شخصی سازی کنید. به علاوه ایمیلهایی که به صورت دستهای برای مخاطبان ارسال میشوند، احتمال اینکه به عنوان اسپم شناخته شوند را دارند. به علاوه احتمال باز شدن این پیامها از طرف مخاطبان بسیار کمتر از پیامهای شخصی سازی شده است.
خوب این کار زمانی که از مارکتینگ اتومیشن استفاده میکنید، چندان ساده به نظر نمیآید. اما امکان پذیر است. از طریق سگمنت بندی مخاطبان میتوانید از ارسال پیامهای بی ربط برای همهی مخاطبان جلوگیری کنید.
سگمنت بندی مخاطبان با توجه به معیارهای مختلفی قابل انجام شود. از قبیل جنسیت، سن، علاقهمندی خرید و … . سعی کنید هوشمندانه به قضیه نگاه کنید. اگر شخصی لباس سایز بزرگ نایک میخرد، احتمال اینکه بخواهد نیم تنه ورزشی سایز اسمال که تخفیف خوبی خورده است را بخرد، تقریباً صفر است. پس با توجه به خرید قبلی مشتریان میتوانید یک سگمنت بندی جالب و کاربردی برای مارکتینگ اتومیشن ایجاد کنید.
شناسایی جامعه هدف
اینکه مخاطبین شما فقط از بین افرادی باشند که قبلاً از شما خرید کردهاند، ایده چندان جالبی نیست. اما نمیتوان بدون هدف و به صورت رندوم نیز پیامهای تبلیغاتی را ارسال کرد. این کار علی رغم تحمیل هزینه تبلیغاتی زیاد، بازدهی بسیار کمی نیز دارد.
باید بتوانید جامعه هدفتان را شناسایی کنید و لیست افرادی که احتمال دارد در آینده مشتری شما شوند را برای مارکتینگ اتومیشن استفاده کنید. هر چه قدر لیست بهتر و قویتری داشته باشید، بازدهی کمپینهای تبلیغاتی شما بهتر خواهد بود.
برای به دست آوردن لیست مشتریان هدف، میتوان لندینگ پیجهای خصوصی را امتحان کنید. تبلیغات کلیکی و بنری نیز ایده مناسبی هستند. این تبلیغات مستقیماً شما را به مخاطبینی میرسانند که به محصولات و خدمات شما علاقه مند هستند.
انتخاب ابزار تبلیغات در اتومیشن مارکتینگ
مارکتینگ اتومیشن ابزارهای بسیار متنوع و با کاربردهای گستردهای دارد که امکان استفاده از همهی آنها وجود ندارد. چرا که قطعاً هزینهی تبلیغات با محدودیت مواجه است.
در مورد هر کدام از این ابزارها تحقیق کنید و بررسی کنید که آیا بر اساس استراتژی بازاریابی شما استفاده از کدام ابزارها بازدهی بیشتری به دنبال خواهد داشت.
تیم پشتیبانی را فراموش نکنید.
درست است که ایمیلها و پیامها به صورت اتوماتیک برای مشتریان ارسال میشوند، اما یک تیم پشتیبانی باید وجود داشته باشد که به سؤالات کاربران در مورد این پیامها پاسخ دهد و آنها را راهنمایی کند.
در انتهای پیامی که برای کاربر ارسال میکنید، راههای تماس با تیم پشتیبانی را درج کنید.
مخاطبین پیامها جدی بگیرید
طراحی یک پیام معمولی و ارسال آن برای سیل عظیم مخاطبان برای شما دستاورد بزرگی به همراه نمیآورد. باید مسیر دیدن پیام تا ترغیب شدن برای خرید و سپس خرید را در ذهن خود تصور کنید. آیا شما به عنوان یک مخاطب با این پیام برای خرید ترغیب میشوید؟
پیامها توسط رباتها ارسال میشوند، اما فراموش نکنید که دریافت کنندگان این پیامها انسان هستند و شما برای رسیدن به هدف باید بتوانید عواطف و احساسات آنها را تحریک کنید.
برای مثال به پیام زیر توجه کنید
«رژ گونههای خوشرنگ تارت را با تخفیف استثنایی بخرید»
آیا این پیام شما را ترغیب به خرید میکند؟ قطعاً نه! حالا به مثال جایگزین زیر توجه کنید:
«من میدونم صورتی رنگ مورد علاقه توعه، رژ گونهی مورد علاقهات حسابی تخفیف خورده، یه سر به سایت تارت بزن و این فرصت رو از دست نده»
خوب حالا ماجرا کمی متفاوت است. از بین مخاطبین خانمی که این پیام را دریافت میکنند، درصد قابل توجهی به رنگ صورتی علاقه دارند و این پیام یک پیام شخصی سازی شده برای آنها محسوب میشود.
تولید محتوا به صورت هوشمندانه
قرار نیست پیامهای تکراری در قالب ایمیل و اس ام اس به مخاطبان ارسال شود. باید مناسبتها و فصول سال را در نظر بگیرید و هوشمندانه تولید محتوا کنید. این پیامها شروع راه ارتباطی بین شما و مخاطبینی هستند که در آینده تبدیل به مشتریان وفادار شما میشوند.
هماهنگی با تیم فروش
یک باگ بزرگ در شرکتهایی که از مارکتینگ اتومیشن استفاده میکنند، عدم هماهنگی با تیم فروش است. بعضاً دیده میشود که تیم بازاریابی روی یک محصول تمرکز میکند و بسیار موفق هم میشود و میتواند مشتریان زیادی جذب کند. اما تیم فروش اصلاً آن محصول مورد نظر را موجود ندارد و یا موجود آن بسیار محدود است و کفاف نیاز بازار را نمیدهد.
میبینید که با یک اشتباه ساده کل زحمات تیم بازاریابی به هدر رفته است و چه بسا مشتریانی که یک بار برای خرید نا امید شدهاند، به سراغ محصولات رقیب بروند. این یک ضرر دو جانبه است. شما هم مشتری خود را از دست دادهاید و هم به نفع شرکت رقیب کار کردهاید.
معرفی ابزار وب اینگیج WebEngage
وب اینگیج یک مجموعه اتوماسیون بازاریابی کامل است که با فعال کردن کاربران از طریق کانالهای متعددی مانند پیامهای داخل برنامهای، نوتیفیکیشن سایت، اس ام اس، ایمیل، اینستاگرام، فیسبوک و واتس آپ باعث رشد کسبوکارها میشود. قابلیتهای تحلیلی این پلتفرم این امکان را برای کسبوکارها فراهم میکند که دید 360 درجه از کاربران، محصول، کمپینها و مقایسه تأثیر هر کانال بر تعامل آنها و کاربران داشته باشند.
حتماً تا به حال پیامهایی که برای اطلاع رسانی در مورد تخفیفها و یا فستیوالهای خرید به موبایل و یا ایمیل شخصی شما ارسال شده است را دیدهاید. وب اینگیج ابزاری است که به شما کمک میکند تا مشتریان واقعی و جامعه هدف کسب و کارتان را بشناسید. در حقیقت وب اینگیج ابزاری است که برای دسته بندی مشتریان در اتومیشن مارکتینگ کمک زیادی میکند.
پس از اینکه جامعه هدف و مشتریان واقعی کسب و کارتان را شناختید، حالا میتوانید برای طراحی یک استراتژی فوق العاده بازاریابی اقدام کنید.
بگذارید یک مثال ساده برای شما بزنیم:
فرض کنید شما یک فروشگاه اینترنتی لباس و لازم ورزشی دارید. شما قصد دارید روی یک سری از کفشهای بسکتبال تخفیف 50 درصدی اعمال کنید. در حالت عادی و بدون استفاده از وب اینگیج شما یک بنر تبلیغاتی با عنوان 50 درصد تخفیف در صفحه اصلی سایت خودتان و چند سایت دیگر به عنوان تبلیغ قرار میدهید.
اما وقتی که از وب اینگیج استفاده میکنید، ماجرا کمی متفاوت است. در این حالت شما مشتریانی که به پیج شما سر زدهاند و دقیقا از محصولاتی که قصد اعمال تخفیف روی آنها را دارید، دیدن کردهاند را شناسایی میکنید. سپس به صورت اتوماتیک برای تمام این کاربران ایمیل و یا پیامک ارسال میشود و این تخفیف ویژه به آنها اطلاع داده میشود.
مزیت این کار این است که نه تنها تعداد پیام کمتری ارسال میشود و در نتیجه هزینه کمتری نیز صرف میشود، بلکه پیام دقیقاً به جامعه هدف ارسال میشود که این محصولات برای آنها جذابیت دارد و قبلاً برای دیدن آنها مراجعه کردهاند.
مزایای کلیدی استفاده از WebEngage
ابتدا به صورت تیتروار و کلی نگاهی به مزایای استفاده از وب اینگیج میاندازیم. این پلتفرم فعال و کاربردی امتیازهای زیر را به کسب و کارها ارائه میدهد:
- مدیریت کمپین
- تقسیمبندی مشتریان
- تست A/B کمپین
- تجزیه و تحلیل و گزارش کمپین
- تقسیم بندی مشتری پیشرفته
- شخصی سازی محتوا
- هدف گذاری رفتاری
هر کدام از خدمات و امتیازهای فوق به تنهایی تأثیر قابل توجهی بر افزایش بازدهی فرآیندهای بازاریابی دارند و در جهت بهبود استراتژیهای مارکتینگ اتومیشن مورد استفاده قرار میگیرند.
بررسی وب اینگیج
خوب حالا که حسابی در مورد مزایای وب اینگیج توضیح دادیم، در مورد کاربرد تخصصی آن و اینکه اصلاً این پلتفرم چطور این همه معروف شده است، صحبت خواهیم کرد.
وب اینگیج با کمک کانالهای ارتباطی با مشتریان شما را افزایش میدهند و به آگاهی از برند کمک زیادی میکند. این پلتفرم امکانات فوق العاده و منحصر به فردی دارد و کاربری آن بسیار ساده است. برای مثال شما با چند کلیک ساده و تنها در چند ثانیه یک کمپین را با استفاده از محصول خاص این پلتفرم یعنی Journey designer ایجاد کنید.
استفاده از وب اینگیج به طرز شگفتانگیزی نرخ بازگشت (Retention Rate) را افزایش میدهد. کانالهای ارتباطی که این پلتفرم برای ارتباط با مشتریان استفاده میکند، بسیار متنوع هستند و تقریباً برای هر کسب و کاری یک کانال ارتباطی مؤثر در این پلتفرم وجود دارد.
در ادامه فهرستی از کانالهای ارتباطی که پلتفرم وب اینگیج استفاده میکند را با هم مرور میکنیم:
- Mobile Push Notifications
- Web Push Notifications
- In-app Messages
- Google Ads
- Facebook Remarketing
- SMS
- Web Overlays
- Survey
چرا وب اینگیج؟
پلتفرمهای زیادی برای اتومیشن مارکتینگ وجود دارند، اما حتماً این سؤال برای شما پیش آمده است که چرا وب اینگیج در میان این همه پلتفرم از همه محبوبتر است.
اصلیترین دلیل آن تجربه موفقیت آمیز کسب و کارهایی است که با این پلتفرم کار کردهاند. دادههای کاربران، اتریبیوتها و اکشنهایشان در وب اینگیج به عنوان یک ایوینت توسط CRM ذخیره میشود و قابل بازیابی است.
1- شخصی سازی
دادههای کاربران به صورت دقیق سگمنت بندی شده و بر اساس این دادهها پیامهای شخصی سازی شده تولید میشوند.
هر کاربر سلیقه و شرایط خرید متفاوتی دارد و شاید برای شما جای تعجب داشته باشد که وب اینگیج تمامی این سلایق را به صورت داده ذخیره میکند. حسابهای کاربری تک به تک بررسی میشوند و بر اساس دادههایی که از قبل در مورد آنها ذخیره شده است، به آنها پوش نوتیفیکیشن شخصیسازی شده و کمپینهای ایمیلی ارسال میشود.
2- بهینهسازی فروش
روند خرید مشتری به صورت مستقیم به فرآیند بازاریابی شما بستگی دارد. با کمک وب اینگیج میتوانید روند فروش خود پس از هر کمپین بازاریابی را بررسی کنید و بر اساس آن بهینه سازی فروش را انجام دهید.
3- کاهش نرخ خروج کاربران
خروج کاربران زمانی اتفاق میافتد که رضایت کافی از شما و برند شما نداشته باشند. وب اینگیج کاربرانی را که مدت زیادی از شبرند شما دور بودهاند شناسایی میکند و با ارسال پیامهای شخصی سازه شده به بازگشت آنها کمک میکند.
4- مشتریان وفادار را شناسایی کنید.
مشتریان وفادار مهمترین بخش مشتریان هستند که یک برند را سرپا نگه میدارند. وب اینگیج این مشتریان را شناسایی میکند و به حفظ ارتباط بین برند و این مشتریان کمک میکند.
قیمت گذاری وب اینگیج
در مقایسه با سایر پلتفرمهای مارکتینگ اتومیشن، و همچنین با توجه به امکاناتی که وب اینگیج ارائه میدهد، میتوان آن را از مقرون به صرفهترین ابزارهای بازاریابی نام برد.
به صورت کلی وب اینگیج سه پکیج برای کاربران به صورت پیشنهادی ارائه کرده است:
Solo: ماهانه از ۱۹۹ دلار
Band: ماهانه ۸۹۹ دلار
Choir: ماهانه ۱۴۹۹ دلار
هر کدام از این سه پکیج سولو، باند و چویر امکانات و ویژگیهای متفاوتی را به کاربران ارائه میدهند. اما در صورتی که هیچ کدام از این سه پکیج متناسب با خواستههای شما نباشد، میتوانید پکیج Orchestra را متناسب با خواستههای خود سفارشی طراحی کنید و شرکت با توجه به امکاناتی که در این پکیج به شما ارائه خواهد کرد، آن را قیمت گذاری میکند.
چه اطلاعات و دادههایی توسط وب اینگیج ذخیره میشوند؟
هدف وب اینگیج کمک به پیشرفت کسب و کار شما از طریق بازاریابی موفق است. بنابراین به سراغ دادههایی میرود که در راستای این هدف بتواند از آنها استفاده کند.
وب اینگیج هر اطلاعاتی که در موارد زیر به دست آورد، به صورت طبقه بندی شده ذخیره میکند تا در آینده برای تحلیل مورد استفاده قرار بگیرند:
- Leads
- Outbound Calls
- Accounts
- Campaigns
- Contacts
- Returns
- Vendors
- Issues Resolved
- Products
- Slow Moving Inventory
- Tickets Raised
استفاده بهینه از وب اینگیج برای بازدهی بیشتر فرآیند بازاریابی
همان طور که گفتیم یکی از دلایل معروفیت وب اینگیج تجربه موفق کسب و کارهایی است که با این پلتفرم کار کردهاند. در حقیقت وب اینگیج دادههای زیادی تولید میکند و در اختیار مدیران بازاریابی قرار میدهد. این دادهها به همراه دیگر ابزار تحلیلی مانند گوگل آنالیتیکس و گوگل ادز مثل یک بانک اطلاعاتی قدرتمند عمل میکند.
اگر این بانک اطلاعاتی تحلیل نشود، بدیهی است که ارزشی ندارد. در حقیقت هیچ بانک اطلاعاتی بدون تحلیل و بررسی دادهها ارزشی ندارد. تحلیل و بررسی دادهها اگر قرار باشد به صورت دستی انجام شود، نیاز به زمان و نیروی انسانی زیادی دارد که البته به تبع آن بسیار پر هزینه هم خواهم بود.
وب اینگیج این دادهها را تحلیل کرده و نتیجه را برای اجرای بهتر مارکتینگ اتومیشن به کار میبرد.
یکی از ابزارهای تحلیل داده که با سورسهای مختلف به راحتی تطبیق داده میشود، داتون Daton است.
داتون دادهها را از سورسهای مورد نظر شما که برای آن تعریف کردهاید به صورت خودکار دریافت کرده و به یک Data Warehouse منتقل میکند. سپس در سریعتریم زمان ممکن این دادهها تحلیل میشوند و نتایج آن در اختیار شما قرار میگیرند.